مدل اصلاح و راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

چکیده

ارائه راهکارهای اجرایی برای ایجاد یا گسترش سبک زندگی در حوزۀ مدل‌های اجرایی روش‌شناختی و مدیریت استراتژی و راهبردی است. مدل‌های اجرایی روش‌شناسانه خاص گسترش سبک زندگی نیست و ظرفیت آن را دارند که برای ایجاد یا گسترش هر پدیده‌ای در جامعه به‌کار گرفته شوند. این تحقیق درصدد ارائه یک مدل از این مدل‌ها و انطباق آن با سبک زندگی و در نهایت ارائه راهکاری برای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه است. از این‌رو سؤال تحقیق این‌گونه صورت‌بندی شده است که راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه چیست؟ و براساس چه مدلی می‌توان به این مهم دست یافت؟ روش تحقیق کیفی است که از تکنیک مصاحبه نیمه‌متمرکز برای جمع‌آوری داده و تحلیل محتوا در شیوۀ کد‌گذاری‌های سه‌گانه برای تحلیل داده‌ها استفاده شده است. تحقیق به سه نتیجه اصلی رسید که عبارتند از: 1. دو دسته راهکار به دست آمد که در دو مدل ارائه شدند: یکی مدل فرایندی راهکارها و دیگر مدل اجرایی راهکارها؛ 2. راهکارها در هفت دسته کیفیت‌بخشی نیروی ‌انسانی، برنامه‌ریزی فرهنگی، راهکارهای تربیتی−‌اخلاقی، راهکارهای محتوایی، راهکارهای مدیریتی، راهکارهای ساختاری دسته‌بندی شدند؛ 3. در باب مدل سبک زندگی اسلامی نیز داده‌های بسیار زیادی در مصاحبه‌ها وجود داشت که به ساخت مدل سبک زندگی و استخراج نظریه انجامید.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A model for reforming and developing Islamic lifestyle

نویسنده [English]

  • Majid Kafi
graduate of Qom Seminary School, assistant professor, Research institute for Hawzeh and University
چکیده [English]

Offering performance guidelines to develop lifestyle is laid in the area of executive methodological models and strategic management. This research is an attempt to present such a model and apply it to the lifestyle and finally providing guidelines for developing Islamic lifestyle in the society. The main questions of this study are:  what are the ways of developing Islamic lifestyle in the society?  On the basis of what model it can be found?
The methodology used in this study is qualitative, semi-structured interview and the data was content analyzed  through triple coding; the findings reveal that a) there were two guidelines achieved at in two models; process model and performance guidelines model, b) guidelines were categorized into 7 groups, namely, qualifying human resources, cultural planning, moral-educational guidelines, content guidelines, managerial guidelines, and structure guidelines, c)in Islamic lifestyle models there were much data in the interviews which ended in formation of lifestyle model and extraction of a theory

کلیدواژه‌ها [English]

  • lifestyle
  • qualifying human resources
  • cultural planning
  • content guidelines
  • managerial guidelines
  • structure guidelines
  1. قرآن کریم

    1. استراس، آنسلم و ژولیت کوربین (1385)، اصول روش تحقیق کیفی: نظریه مبنایی، رویه‌ها و شیوه‌ها،ترجمۀ بیوک محمدی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
    2. اسپریگنز، تامس (1370)، فهم نظریه‌های سیاسی، ترجمۀ فرهنگ رجایی، تهران: آگاه.
    3. بلیکی، نورمن (1384)، طراحی پژوهش‌های اجتماعی، حسن چاوشیان، تهران: نشر نی.
    4. توماس، س. کوهن (1383)، ساختار انقلاب‌های علمی، ترجمه عباس طاهری، تهران: نشر قصه.
    5. الحرّ العاملی، محمد بن الحسن (1416ق)، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، (30 جلدی)، بیروت: موسسۀ آل‌البیتb، الاحیاء التراث.
    6. حکیم، محمدباقر (1387) جامعۀ انسانی از دیدگاه قرآن کریم، ترجمۀ موسی دانش، مشهد: آستان قدس رضوی.
    7. رابرتسون، یان (1372)، درآمدی بر جامعه (با تأکید بر نظریه‌های کارکردگرایی، ستیز و کنش متقابل نمادی)، ترجمۀ حسین بهروان، مشهد: آستان قدس رضوی.
    8. رفیع‌پور، فرامرز (1377)، آناتومی جامعه مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی کاربردی، تهران: شرکت سهامی انتشار.
    9. ریتزر، جورج (1385)، نظریۀ جامعه‌شناسی در دوران معاصر، محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی.
    10. شرت، ایون (1387)، فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای: هرمنوتیک، تبارشناسی و نظریه انتقادی از یونان باستان تا قرن بیست و یکم، ترجمۀ هادی جلیلی، تهران: نشر نی.
    11. صدیق اورعی، غلامرضا (1382)، بررسی ساختار نظام اجتماعی در اسلام، تهران: ادارۀ کل پژوهش‌های سیما.
    12. صفار، محمد بن حسن (1389)، بصائر الدرجات فی علوم آل‌محمدb، ترجمۀ علیرضا زکی‌زاده رنانی، تهران: وثوق.
    13. طالبان، محمدرضا (1388)، روش‌شناسی مطالعات انقلاب: با تأکید بر انقلاب اسلامی ایران، تهران: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
    14. علیپور، مهدی (1389)، پارادایم اجتهادی دانش دینی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    15. لیندلف، تامس و برایان تیلور(1388)، روش‌های تحقیق کیفی در علوم ارتباطات، ترجمۀ عبداﷲ گیویان، تهران: همشهری.
    16. لیتل، دانیل (1373)، تبیین در علوم اجتماعی، ترجمۀ عبدالکریم سروش، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.
    17. کافی، مجید (1379)، «باورهای علم دینی»، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش23.
    18. محمدپور، احمد (1389)، ضد روش، منطق و طرح در روش‌شناسی کیفی، تهران: جامعه‌شناسان.
    19. محمدی، بیوک (1387)، درآمدی بر روش تحقیق کیفی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.