بخشی از مباحث مقدمه ابنخلدون در باب دگرگونیهای جامعه طرح شده است. اما بحث تطورگرایی وی در چه حوزة معرفتی قرار دارد: تاریخ تحلیلی، فلسفة تاریخ، جامعهشناسی ایستا یا جامعهشناسی پویا و تاریخی. این جستار در صدد است ابنخلدون را به عنوان یک جامعهشناس تاریخی، آن هم در سطح خرد معرفی کند. با توجه به اینکه تحلیل ابنخلدون در رابطه با سیر تاریخی و قانونمندیهای حاکم بر نهاد سیاست و حکومت، قبل از اینکه نتیجه فلسفه و مطالعات تاریخی او باشد، محصول و نتیجه مطالعات اجتماعیاش است (تحلیل ابنخلدون در باب حکومت، همبستگی اجتماعی (عصبیت)، طبقات، علل ظهور و سقوط دولتها و حکومتها، سیر جامعه از بدوی به حضری، تحولات اجتماعی و... از مطالعه دقیق وی در حوادث و وقایع اجتماعی حاصل شده است)؛ در نتیحه ابنخلدون یک فیلسوف تاریخ نیست و مباحثی از قبیل: نگرش ابنخلدون به اجتماع و پدیدههای اجتماعی به عنوان امور عینی، تحلیل جامعهشناختی پدیدههای اجتماعی و تاریخی که فراتر از تحلیلهای ناظر به فلسفه تاریخ است، تأکید بر واژة عمران و همراهکردن آن با واژة اجتماع انسانی و نمودهای آن، استفاده از روش تجربی برای اثبات مدعیات و استدلال بدان، شواهد گویایی است که علم جدید ابنخلدون جامعهشناسی تاریخی خرد است نه فلسفه تاریخ.
Ibn Khaldun’s Introduction is concerned with the changes of society. Which area of knowledge encompasses his evolutionism doctrine? Analytical history, philosophy of history, static or dynamic sociology, or historical sociology. Which one? This article tries to give a brief description of Ibn Khaldun as a historical sociologist. Since the Ibn Khaldun’s analysis in respect to the history and government’s rule by law is the result of his this social studies before that of his philosophy and historical studies ( Ibn Khaldun’s analysis on governance , social cohesion ( nervousness ) , the classes , the rise and fall of states and governments , society from primitive to modern , social change and social events is the result of his detailed study) , as a result of he is not a philosopher of history and themes such as Ibn Khaldun's attitude to society and social phenomena as the objectives, sociological analysis of social and historical phenomena that are beyond the analysis relates to the philosophy of history , emphasis on the term umran (construction) and associating it with the term civil society and its human aspects, use of the experimental method in proof of claims are evidences that Ibn Khaldun's modern science is detailed historical sociology nor philosophy of history.
کلیدواژه ها [English]
Philosophy of History, Historical Sociology, Evolutionism, Nervousness, Statics, Dynamics
مراجع
ابنخلدون، عبدالرحمن (1369). مقدمه، ترجمة محمد پروینگنابادی، تهران: وزارت فرهنگ و آموزش علمی و فرهنگی.
بارنز، هریالمر و بکر (1371). تاریخ اندیشة اجتماعی از جامعه ابتدایی تا جامعه جدید، ج2، ترجمة جواد یوسفیان؛ تهران: امیرکبیر، نشر همراه.
خوشرو، غلامعلی (1364). شناخت انواع اجتماعات از دیدگاه فارابی و ابنخلدون، تهران: مدرسه تربیت مدرس.
دفتر همکاری حوزه و دانشگاه (1378)، تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام، تهران: سمت.
زرینکوب، عبدالحسین (1362). تاریخ در ترازو: دربارة تاریخنگری و تاریخنگاری، تهران: امیرکبیر.
ساده، مهدی،(بی تا) روشهای تحقیق.
علیزاده، عبدالرضا و مجید کافی (1383). جامعهشناسی معرفت، قم: مؤسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه.
لاکوست، ایو (1363). جهانبینی ابنخلدون، ترجمة مظفر مهدوی، تهران: شرکت سهامی انتشار.
مهدی، محسن (1373). فلسفة تاریخ ابنخلدون، ترجمة مجید مسعودی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
مهدیزاده، محمدرضا (1381)، «اثری خواندنی در جامعهشناسی تاریخی»، کتاب ماه علوم اجتماعی، شماره 56.
نصار، ناصف (1366). اندیشه واقعگرای ابنخلدون، ترجمة یوسف رحیملو، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
نوذری، حسینعلی (1383)، «ماهیت بین رشتهای علوم: در ضرورت همکاری و تعامل تاریخ و علوم اجتماعی»، تاریخ معاصر ایران، شماره 30.
Dennis, Smith (1991). The Rise of Historical Sociology; Polity Press.