پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
2322-2506
2588-4700
2
3
1389
05
01
مبانی ارزششناختی جامعهشناسی اسلامی
7
23
FA
محمود
رجبی
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
حسین
بستان(نجفی)
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
این مقاله با رویکردی منطقی ‐ فلسفی به بررسی سه مسئلة بنیادی در موضوع جایگاه ارزشها در علم، یعنی مسئلة «است ‐ باید»، نسبیتگرایی ارزشی و بیطرفی یا جانبداری ارزشی میپردازد. روشن است که اگر جامعهشناسی اسلامی بخواهد به عنوان یک پارادایم توانمند و تأثیرگذار در عرصة علوم اجتماعی ظاهر شود، ناگزیر باید موضع خود را نسبت به اینگونه مسائل پارادایمی به گونهای مشخص کند که امکان مقایسه با پارادایمهای موجود فراهم شود. محورهای اصلی مورد تأکید این مقاله عبارت است از: امکان استنتاج احکام هنجاری از گزارههای توصیفی و بالعکس، رد نسبیتگرایی ارزشی بر پایة پذیرش مبانی فطری برای ارزشهای اخلاقی و حقوقی و لزوم جانبداری ارزشی در علم به عنوان یک آرمان و در عین حال، تلاش برای افزایش عینیت در مباحث توصیفی و تبیینی علم.
جامعهشناسی اسلامی,علم و ارزشها,مسئلة «است ‐ باید»,نسبیتگرایی ارزشی,بیطرفی ارزشی
https://soci.rihu.ac.ir/article_973.html
https://soci.rihu.ac.ir/article_973_0efd719cae82be5fee21208e2a60bbce.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
2322-2506
2588-4700
2
3
2025
03
21
عدالت اجتماعی در اندیشه آیتالله سیدمحمدباقر صدر
25
53
FA
غلامرضا
جمشیدیها
دانشیار دانشگاه تهران
gjamshidi@ut.ac.ir
رضا
کلوری
دانشآموخته حوزه علمیه قم و دانشجوی دکترای جامعهشناسی
عدالت از دیدگاه صدر، ارزشی ذاتی و نهایی دارد که برای تحقق سایر ارزشها در جامعه به آن نیاز است؛ از مطالبات فطری انسان است و تابع قرارداد افراد جامعه نیست و به شرایط تاریخی اجتماعی ویژهای تعلق ندارد. در نظریة صدر اصولاً مفهوم تساوی از ماهیتشناسی عدالت، نفی شده، «کار» معیاری برای برخورداریهای متفاوتِ عادلانه است. محور اصلی مسئله عدالت اجتماعی به سطح روابط انسان با انسان در توزیع منابع و منافع و به تضاد میان قوی و ضعیف ارجاع دارد؛ نزاعی که در سطحی عمیقتر به تناقضی عمده، یعنی جدل درونی میان جنبههای الهی و مادی انسان بازمیگردد و تا ابعاد الهی انسان در این جدال پیروز نشود، تضادهای اجتماعی جریان خواهد داشت. به نظر صدر شکل اسلامی عدالت اجتماعی دارای دو اصل عمومی «تکافل عمومی» و «توازن اجتماعی» است، هر یک راهکارهایی نیز دارد. <br />از دیدگاه او، دین از دو راه، میان معیارهای فطری فردگرا (غریزه حب ذات) و جمعگرا، هماهنگی ایجاد کرده، رفاه اجتماعی و عدالت را تأمین میکند: <br />1. اعطای تفسیری دقیق و واقعی از حیات و اشاعه آن (عوامل شناختی)؛ <br />2. تربیت اخلاقی انسان، پرورش عواطف و احساسهای اخلاقی (عوامل انگیزشی
صدر,عدالت,جامعه,نظام
https://soci.rihu.ac.ir/article_974.html
https://soci.rihu.ac.ir/article_974_11b38d4118546688dd808fa44f59b76e.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
2322-2506
2588-4700
2
3
1389
05
01
مبانی هستیشناسانة جامعهشناسی اسلامی
55
84
FA
حسین
اژدری زاده
0000-0003-4582-8525
عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق و دانشجوی دکترای جامعهشناسی پژوهشگاه حوزه
و دانشگاه
hajdaryzadeh@rihu.ac.ir
در این مقاله درصدد بررسی مبانی هستیشناسانة جامعهشناسی از دیدگاهی قرآنی هستیم. با استفاده از آیات قرآن، چهار عنصر «خدا»، «انسان»، «زمین» و «پیوند میان انسان با این عناصر و انسانهای دیگر»، پایههای اصلی (و البته حداقلی)، برای تشکیل جامعه انسانی تشخیص داده شد. با محور قرار دادن دو عنصر «انسان» و «پیوند»، ماهیت هر یک را تحلیل کرده، سپس به عناصر دیگر و نحوه اثرگذاری آنها بر این دو عنصر پرداختهایم. چنین نگاهی، جامعهشناسیِ موجودِ انسان ‐ محور را به یک جامعهشناسیِ خدا ‐ محور تبدیل کرده، انسان را فقط امانتدار تلقی میکند. در این نگاه قرآنی، انسان موجودی دوبُعدی است: حیوانی ‐ ملکوتی؛ یعنی میلی بینهایت، هم به پستیها و هم به فضیلتها دارد. همین وضعیت در جامعة انسانی که محصول گرایشها، روحیهها، اخلاقیات، افکار و اندیشة افراد است، نیز رخ میدهد و درجهای از هویت پست یا متعالی را در صحنة اجتماعی از خود به نمایش میگذارد. در این رویکرد، وجود سه عنصر قدرت، معرفت و گرایشهای متضاد، میدانی برای ظهور متمایزترین ویژگی انسان، یعنی اختیار دانسته شده است. این ویژگی، خود را در سطوح مختلف فردی، گروهی و اجتماعی نشان میدهد. از دیدگاه قرآنی، مشغولیت زیاد انسان و جامعة انسانی به گرایشهای حیوانی و نیز امور خارج از وی (طبیعت و زمین)، از یکسو و فراموشی و بیتوجهی به خود ملکوتی و نیز خداوند، از سوی دیگر، باعث بیگانگی فردی و جمعی انسانها میشود. مهمترین عامل برای برطرف کردن این حالت، توجه به خدا و خود واقعی است. با توجه به این رویکرد، برای اینکه تحلیل کاملی از جامعة انسانی داشته باشیم، همواره باید به دو عنصر اصلی جامعه (فرد و جمع)، توجه داشته باشیم. همچنین، توجه به نوع رابطة این دو با خداوند و هستی (طبیعت و زمین) نیز تأثیر بسزایی در فهم رفتار فردی و اجتماعی انسان دارد.
هستیشناسی,جامعهشناسی,انسانشناسی,اسلامی,فطرت,جامعه,انسان,اجتماع
https://soci.rihu.ac.ir/article_975.html
https://soci.rihu.ac.ir/article_975_a16c112176283e1f51f64ff31e3516ae.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
2322-2506
2588-4700
2
3
1389
05
01
تحلیل جامعهشناختی تغییر کیش (با تأکید بر تغییر کیش از مسیحیت به اسلام)
85
113
FA
الله کرم
کرم پور.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم
تحقیق حاضر، به تحلیل جامعهشناختی تغییر کیش، با تأکید بر تغییر کیش از مسیحیت به اسلام پرداخته است. تحقیقی ناظر به اینکه چه عوامل و زمینههایی باعث تغییر کیش از مسیحیت به اسلام شده است؟ در بخش نظری تحقیق، به رویکردهای روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی پرداختیم. در بخش عملی کار و نیز یافتن یک چارچوب مفهومی مناسب، یک پارادایم فرایندی هفت مرحلهای (از لویس رامبو) به نام «زمینه»، «بحران»، «پرسش»، «مواجهه»، «تعامل»، «تعهد» و «پیامد» در نظر گرفته شد. این پارادایم هفت مرحلهای را در چارچوب روش تحقیق «نظریه بازکاوی» با روایت و شرح حال سی نفر از نوکیشانی که به اسلام گرویدهاند، در یک مصاحبه نیمه استاندارد پیش گرفتیم. براساس مفاهیم، مقولهبندیها و گویههای بهدستآمده از روایت زندگی نوکیشان، میتوان به این مؤلفهها اشاره کرد: «ناسازگاری» در گرایشهای پیشین و «دریافت» نگرشهای نو نسبت به دین اسلام؛ «خلأهای شناختی» و نبود پاسخهای قانعکننده در دین پیشین؛ وجود «آموزهها» و آیینها و «کاریزما»های قانعکننده و امیدبخش در دین اسلام.
تغییر کیش,دین,لویس رامبو,نظریه بازکاوی,آموزه,مواجهه,تصمیمگیری
https://soci.rihu.ac.ir/article_976.html
https://soci.rihu.ac.ir/article_976_f17c9f20f8d6f4eafc14b92de34e227c.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
2322-2506
2588-4700
2
3
1389
05
01
مؤلفههای روشنفکری در اندیشه اجتماعی سیدجمالالدین اسدآبادی
115
130
FA
مجید
کافی
دانشآموخته حوزه علمیه قم و دانشجوی دکترای جامعهشناسی
mkafi@rihu.ac.ir
این مقاله درصدد است تا علاوه بر بررسی آرا و اندیشههای اجتماعی سیدجمالالدین اسدآبادی، ثابت کند که وی به عنوان یکی از پیشگامان جریان روشنفکری در میان حوزویان بوده است؛ ایشان نسبت به ایدئولوژیها، نهضتها، مکاتب فلسفی غرب، جغرافیای جهان و دگرگونیهای اجتماعی جهان معاصر خود شناخت خوبی داشته و درباره آنها از دیدگاه یک عالم اسلامی روشنفکر ابراز عقیده کرده است. پس میتوان مؤلفهها و شاخصهای اصلی روشنفکری وی را چنین برشمرد: اصلاحگرایی در اندیشه و معرفت دینی، توجه به اجتهاد، توسعة جهانی، تقریب مذاهب اسلامی، تجددگرایی، تکاملگرایی اجتماعی، ملیگرایی، قانونگرایی، باور به آزادی اجتماعی، نگرش انتقادی به وضع موجود و عقلگروی
روشنفکر,سیدجمالالدین,روشنفکر متعهد,روشنفکر دینی, روشنفکر حوزوی,احیای دینی,مدرنگرایی,عقلگروی انتقادی, نواندیشی,نادانیستیزی
https://soci.rihu.ac.ir/article_977.html
https://soci.rihu.ac.ir/article_977_85d20fef07c2d93ff73e05ceaa62ae5a.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
2322-2506
2588-4700
2
3
1389
05
01
حجاب در کشاکش سنّت و تجدد (تحلیلی کیفی بر قرائتهای زنان خرمآباد)
131
170
FA
امید
قادر زاده
دکترای جامعهشناسی سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه کردستان
احمد
محمدپور
استادیار جامعه شناسی دانشگاه بوعلیسینای همدان
مریم
احمدپور
کارشناس ارشد جامعه شناسی
ahmadpoor.maryam62@gmail.com
مقالة حاضر در پی بررسی درک، تجربه و تفسیر زنان شهر خرمآباد از حجاب است. مبنای نظری کار، طیفی از نظریههای مرتبط با جنسیت، مدیریت بدن و هویت است. مسئلة اصلی پژوهش این است که زنان بسته به جایگاه اجتماعیشان، نوع و اندازة حجاب را چگونه تفسیر میکنند؟ مقالة حاضر به روش کیفی و با تکنیک مصاحبه نیمهساختیافته با 40 نفر از زنان ساکن شهر خرمآباد صورت پذیرفته است. برای انتخاب مشارکتکنندگان از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و دادههای گردآوریشده از طریق تحلیل نظری و موضوعی یا تماتیک تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علیرغم وجود پیوندهای ظریف میان سنّت و تجدد در زمینة مسئلة حجاب، نوعی بازاندیشی و راززدایی از سنّت به جای پیروی از آن در این زمینه روی داده است که بر این اساس سه تیپ اجتماعی سنّتی، نیمهمدرن و مدرن از هم قابل تفکیک است. <br />
حجاب,زنان,بازاندیشی,تیپ اجتماعی,روش کیفی
https://soci.rihu.ac.ir/article_978.html
https://soci.rihu.ac.ir/article_978_16db46b6a67c8a6dfd35d013ccdbd617.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
2322-2506
2588-4700
2
3
1389
05
01
بررسی میزان آشنایی شرکتکنندگان در هیئتهای مذهبی با اهداف الگوهای دینی
171
192
FA
علیرضا
قبادی
دانشآموخته حوزه علمیه قم
ghobadi1087@gmail.com
فاطمه
کیقبادی
کارشناس پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران
دین، نهادی تأثیرگذار بر ساختار اجتماعی و سیاسی جوامع است. تأثیرگذاری دین در جوامعی که افراد و گروههای اجتماعی به باورها و هنجارهای دینی گرایش دارند، گستردهتر است. دین از دو مقوله اساسی باورها و اعمال تشکیل شده است. باورها، مجموعهای از معارف و اندیشه و اعمال، شیوهای از کنش است. اعمال دینی برگرفته از باورهای دینی است و تداوم باورهای دینی به اعمال دینی و عملکرد صحیح آن بستگی دارد. با توجه به تنوع و گستردگی مناسبتهای (مراسم) دینی در جامعه ما، مقاله حاضر تلاش میکند وضعیت عملکردی مراسم را با باورها و ارزشهای دینی سنجش و ارزیابی کند. این مقاله درصدد است اولاً میزان آشنایی شرکتکنندگان را با اهداف الگوهایی دینی، اندازهگیری و ثانیاً آسیبهای احتمالی عدم آشنایی شرکتکنندگان با اهداف الگوهای دینی را شناسایی کند. <br />در این مقاله، از روش پیمایشی برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری، هیئتهای مذهبی عزاداری شهر تهران بوده که 74 هیئت به صورت تصادفی انتخاب شده است. <br />برخی از نتایج بیانگر این است که شناخت پاسخگویان نسبت به اهداف قیام امام حسین(ع) بیش از سایر اهداف الگوهای دینی است؛ اما شناخت آنها نسبت به اهداف ایجاد حکومت توسط حضرت علی(ع) کمتر از سایر اهداف الگوهای دینی است.
دین,مراسم (مناسبت) دینی,کنش احساسی,مداحیمحوری,اهداف الگوهای دینی,آسیبشناسی
https://soci.rihu.ac.ir/article_979.html
https://soci.rihu.ac.ir/article_979_d00acf9d51d878fc7a2cbf94753bd743.pdf