مدلی برای تحلیل جامعه‌شناختی عدالت

نویسنده

ارشد جامعه‌شناسی

چکیده

نوشتار حاضر درصدد ارائه چارچوبی جامعه­شناسانه برای تحلیل موضوع «عدالت اجتماعی» است. مطالعه عدالت به مثابه فضیلتی فردی و اجتماعی، بیش از هر چیز موضوع بررسی فلاسفۀ اخلاق و فلاسفۀ سیاست بوده است. ایشان عدالت را در حیطه عقل عملی دانسته و به عقلی بودن حُسن عدل و کلّی عدالت حکم داده­اند. در این معنا، عدالت موضوعی نیست که بتوان صدق و کذب را بر آن حمل کرد؛ بلکه عدالت نوعی تجویز است، خواه خطاب به همه مردم باشد و خواه طیف خاصی از مخاطبان را در نظر گیرد. چنانچه قائل باشیم جامعه­شناسی به مثابه یک علم، هست­ها و نه بایدها را موضوع بررسی قرار می­دهد، در این صورت، بررسی علمی یک «تجویز» چه معنایی خواهد داشت؟ پاسخ این است که اگر تجویزی، فارغ از سرچشمه و ریشه آن، خصلتی بین­الاذهانی یافت و بخشی از یک فرهنگ یا خرده­فرهنگ قرار گرفت؛ در آن صورت، یک «وجود اجتماعی» به‌دست آمده که مانند هر «امر واقعی» منشأ اثر بوده و می­توان آن را بررسی علمی کرد. بنابراین، چارچوب یک پژوهش علمی و تجربی درباره عدالت اجتماعی موضوعیت خواهد یافت. با فرض اینکه عدالت اجتماعی بر عادلانه بودن توزیع کالا و خدماتی ناظر است که به جهت کمیاب بودن مورد توجه آحاد جامعه است، تحلیل جامعه‌شناختی عدالت اجتماعی، منطقاً دو گام خواهد داشت: بررسی آنچه که باید به نحوی عادلانه توزیع شود؛ کشف معنا و محتوای بین­الاذهانیِ «عادلانه بودن»؛ در پاسخ به پرسش اول به فهرستی از امور دست می­یابیم؛ پس پرسش دوم نیز به تفکیک امور توزیع­شده قابل طرح خواهد بود. پاسخ به این دو پرسش، فراهم­کنندۀ چارچوبی است که آرای فلاسفه و اندیشمندان اجتماعی اعصار مختلف را می­توان ذیل آن سامان بخشید؛ به­طوری که بتوان تشخیص داد نظر هر صاحب­نظری درباره «موضوع توزیع» و «چگونگی توزیع آن» چیست؟
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Investigation into the Role of Economic Demands in the Revolution and Rise of Arabic Countries

نویسنده [English]

  • Muhammad Saleh Tolou Barakati
*
چکیده [English]

 
From the late of 2010, there have been some great revolutions and rises of masses in the Arabic countries. The main question is that what uniting factor helps the rebels form a united line against the current political regime and create this huge power. Some analyzers believe that the main rebels' demand is an economic demand and they entitled these great rises "bread revolution". Investigating the latest economic situation in these countries concluded that although the economic factor is one of the factors that causes the masses to rise in the Arabic countries, what causes the masses to unite and rise is beyond the economic demands and the root of these factors should be searched in the change of values.

کلیدواژه‌ها [English]

  • revolution
  • Arabic countries
  • economic demands
  1. 1. آرون، ر (1363)، مراحل اساسی اندیشه در جامعه‌شناسی، ج2، ترجمه پرهام، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.

    2. ارسطو (1378)، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه لطفی تبریزی، تهران: طرح نو.

    3. استاینر، ه. (1382)، «مفهوم عدالت» مجلس و پژوهش، ش38، ص15−40.

    4. افلاطون (1353)، جمهوری، تهران: ابن‌سینا.

    5. اندرسون، س. ل (1385)، فلسفۀ جان استیوارت میل، ترجمه دیهیمی، تهران: طرح نو.

    6. بشیریه، حسین (1376)، «اقتراح: دین و عدالت در نظرخواهی از دانشوران»، نقد و نظر، 4−33.

    7. بودون، ر. (1383)، منطق کنش اجتماعی، روش تحلیل مسائل اجتماعی، ترجمه نیک گهر، بی‌جا: توتیا.

    8. دهخدا (1335)، لغت‌نامه، تهران: چاپخانه مجلس.

    9. دوورژه، م. (1362)، روش‌های علوم اجتماعی، ترجمه اسدی، تهران: امیر کبیر.

    10. راسخ، م. (1382)، «مفهوم عدالت»، دیباچه مترجم، مجلس و پژوهش، ش38، 11−40.

    11. راولز، ج. (1387)، نظریه عدالت، ترجمه سرویان و بحرانی، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.

    12. ـــــــ (1388)، عدالت به مثابۀ انصاف: یک بازگویی، تهران: ققنوس.

    13. شارون، ج. (1384)، ده پرسش از دیدگاه جامعه‌شناسی، ترجمه صبوری، تهران: نشر نی.

    14. صناعی، م. (1379)، آزادی فرد و قدرت دولت: بحث در عقاید سیاسی و اجتماعی هابز، لاک، استوارت میل باترجمه گزیده‌ای از نوشته‌های آنان، تهران: هرمس.

    15. علامه طباطبایی، س. (1387)، اصول فلسفه رئالیسم، تدوین خسروشاهی، قم: مؤسسه بوستان کتاب.

    16. علامه نراقی، م. (1366)، جامع السعادات، ج3، ترجمه مجتبوی، تهران: انتشارات حکمت.

    17. غنی‌نژاد، م. (1376)، «اقتراح: دین و عدالت در نظرخواهی از دانشوران»، نقد و نظر، ص4−33.

    18. فولادوند (1385)، گفتار مترجم، در ف. هایک در سنگر آزادی، تهران: نشر لوح فکر.

    19. فی، ب. (1383)، پارادایم‌شناسی علوم انسانی، ترجمه مردیها، تهران: بی‌تا.

    20. کلمن، ج. س. (1377)، بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه صبوری، تهران: نشر نی.

    21. موحد، م. (1381)، در هوای حق و عدالت: از حقوق طبیعی تا حقوق بشر، تهران: نشر کارنامه.

    22. موسوی اردبیلی، م. (1391)، عدالت از سه منظر، بازیابی از دانشگاه مفید: http://www.mofidu.ac.ir

    23. نهج البلاغه (1386)، ترجمه دشتی، تهران: غرفه الاسلام.

    24. نیک گهر، ع. (1362)، مقدمه مترجم، در ژ. فروند جامعه‌شناسی ماکس وبر، تهران: نشر نیکان.

    25. هایک، ف. (1385)، در سنگر آزادی، ترجمه فولادوند، تهران: لوح فکر.

    26. واعظی، ا (1386)، «از عدالت تا عدالت» خردنامه.

    27. واعظی، ا (1388)، نقد و بررسی نظریه‌های عدالت. قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینیe.

    28. والزر، م. (1389)، حوزه های عدالت: در دفاع از کثرت‌گرایی و برابری، ترجمه نجفی، مترجم، تهران: نشر ثالث.

    29. وبر، م. (1387)، روش‌شناسی علوم اجتماعی، ترجمه چاوشیان، بی‌جا: نشر مرکز.

    30. یعقوبی، د. (1388)، درک ایرانیان از عدالت، تهران: انتشارات جامعه‌شناسان.

    1. 31.  Anderson, S. L. (2000), On MILL, Belmont: Wadsworth.

    32. Buchanan, A., & D. Mathieu (1986), Philosophy and Justice, In R. L. Cohen (Ed.), Justice: view from the social sciences (pp. 11-46), New York and London: Plenum Press.

    33. Cohen, R. L. (1986), Introduction. In R. L. Cohen (Ed.), Justice: view from the social sciences (pp. 1-10), New York and London: Plenum Press.

    34. Hume, D. (2007), An Enquiry into the Sources of Morals. (J. Bennett, Ed.) Early Modern Philosophy (earlymoderntexts.com).

    35. Hume, D. (2008), Treatise of Human Nature (Book III: Morals), (J. Bennett, Ed.) Early Modern Philosophy (earlymoderntexts.com).

    36. John Rawls,(1999) , A Theory of Justice (Revised Edition), Cambridge: Belknap press of Harvard University press.

    37. Porter, J. (2003), Tradition in the Recent Worko f Alasdair MacIntyre, In M. C. Murphy (Ed.), Alasdair MacIntyre (pp. 38-69), Cambridge, New York: Cambridge University Press.

    38. Rescher, N. (1972), Welfare: The Social Issue in Philisophical Perspective. Pittsburgh: University of Pittsburgh Press.

    39. Ryan, A. (1995), Justice: Oxford Readings in Politics and Government, Oxford, New York: Oxford University Press.

    40. Sen, A. (2009), The Idea of Justice, Cambridge, Massachusetts: The Belknap Press of Harvard University Press.

    41. Walzer, M. (1983), Spheres of Justice: A Defense of Pluralism and Equality, Basic Books.